-
باید فراموشت کنم
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 16:01
باید فراموشت کنم چندیست تمرین میکنم من می توانم! می شود! آرام تلقین میکنم. حالم، نه، اصلآ خوب نیست... تا بعد بهتر می شود!! فکری برای ِ این دل ِ تنهای ِ غمگین میکنم. من می پذیرم رفته ای، و بر نمی گردی همین! خود را برای ِ درک این، صد بار تحسین میکنم. کم کم ز یادم می روی، این روزگار و رسم اوست! این جمله را با تلخی اش صد...
-
پیرمرد عاشق
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 15:49
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.» پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به...
-
انسانی که پرنده بود!
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 23:22
پرنده بر شانههای انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت: «اما من درخت نیستم، تو نمیتوانی روی شانهی من آشیانه بسازی.» پرنده گفت: «من فرق درختها و آدمها را خوب میدانم. اما گاهی پرندهها و آدمها را اشتباه میگیرم.» انسان خندید و به نظرش این خندهدارترین اشتباه ممکن بود. پرنده گفت، «راستی، چرا پر زدن را...
-
جوابیه...!!!
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 17:44
اینا میگم واسه دوستای گلی که سوال کرده بودن اگه می خواین واسم نظر خصوصی بدین باید نظرتون را به صندوق پستی که اون بالاست بفرستین ..... اگه تو نظرات بزارین تایید که می کنم نمایش داده می شه....
-
کوتاهترین و زیباترین داستان عشقی
شنبه 25 دیماه سال 1389 17:55
روزی مردی از زنی پرسید آیا با من ازدواج می کنی؟ دختر جواب داد نه.... و از آن پس مرد شاد زیست، به ماهیگیری و شکار رفت، کلی گلف بازی کرد، آبجو نوشید و.........!!! به این میگن یه عشق واقعی...!!!
-
تقلب....
سهشنبه 21 دیماه سال 1389 15:54
چند عکس از شیوه های مختلف تقلب...!!!
-
خدایا ....
دوشنبه 20 دیماه سال 1389 20:15
خدایا ..... اندیشه و احساس مرا در سطحی پایین میار که زرنگی های حقیر و پستی های نکبت بار و پلید این شبه آدم های اندک را متوجه شوم. چه دوست تر می دارم بزرگواری گولخور باشم تا همچون اینان کوچکواری گول زن. دکتر علی شریعتی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 دیماه سال 1389 19:59
...، و من، احساس می کنم روحم روح اسب است، نه پست تر از اسب و نه برتر از اسب، اما نه اسب گاری، درشکه، و نه اسب سواری و کرایه. اسب بی زین و بی دهنه، اسب چموش وحشی.... سرکش و لگدزن بدخوی وحشی...»
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 دیماه سال 1389 19:55
آ نقدر دوستت دارم که هر چه بخواهی همان را بخواهم اگر بروی شادم اگر بمانی شادتر تو را شاد تر می خواهم با من یا بی من بی من اما شادتر اگر باشی کمی - فقط کمی - ناشادم و این همان عشق است عشق همین تفاوت است همین تفاوت که به مویی بسته است و چه بهتر که به موی تو بسته باشد خواستن تو تنها یک مرز دارد و آن نخواستن توست و فقط یک...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 دیماه سال 1389 19:54
آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک می ریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد
-
زندگی
سهشنبه 7 دیماه سال 1389 20:02
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند... ستایش کردم ، گفتند خرافات است... عاشق شدم ، گفتند دروغ است... گریستم ، گفتند بهانه است.... خندیدم ، گفتند دیوانه است... دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم . دکتر شریعتی
-
پاسخ انیشتین به ازدواج ...
دوشنبه 6 دیماه سال 1389 20:59
می گویند "مریلین مونرو " یک وقتی نامه ای نوشت به " البرت انیشتین " که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه ها یمان با زیبایی من و هوش و نبوغ تو چه محشری می شوند ! آقای " انیشتین " هم نوشت : ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانم . واقعا هم که چه غوغایی می شود ! ولی این یک روی سکه...
-
زمستان
دوشنبه 6 دیماه سال 1389 20:54
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را نگه جز پیش پا را دید ، نتواند که ره تاریک و لغزان است وگر دست محبت سوی کسی یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سرما سخت سوزان است نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک چو دیدار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است...
-
کاش
دوشنبه 6 دیماه سال 1389 20:47
دلم گرفته از این هوای همیشه ابری و بی باران........ ....... ........................... کاش باران ببارد..!!
-
مروری بر آرزوهای ویکتور هوگو برای شما
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 12:01
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد، و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی...
-
سلام...
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 11:36
سلام دوستای گلم.... خوشحالم که دوباره بر گشتم.... به یه دلایلی وبلاگ قبلی را بستم.....ولی حالا با این یکی اومدم..!!!! خوشحال می شم سر بزنین و نظر بدین....