بازگشت

سلام...ما برگشتیم...باور کنین مشکل از من نبود...مدتی نت نداشتم و با گوشی هر چی سعی میکردم بیام وبلاگم نمیشد...حالا بی خیال اون ماجرا خوبین؟چ خبر؟

آكادمي موسيقي گوگوش

آوش...آوش...آوش...وايييييييييييييييييييييييييي....از  خوندنش متنفرم...از خارج خوندناش...نفس كم اوردناش...باورم نميشه ارمين رفته...اكادمي يكي از بهتريناشو از دست داد...فقط ميخوام بگم كه اين بابك سعيدي پيش خودش چي فكر كرد امشب گفت اوش يكي از بهترينا بود؟واييييييييييييييييييييي خونه به اون قشنگي رو گند زد توش... واقعا كه الان داريوش داره به تعريفاي گوگوش و بابك از اجراي اوش ميخنده  ....اون كسري پارسال راي مي اورد حد اقل خوشگل بود...به چي اين اوش راي ميدن ملت ؟واقعا حق ارمين بود بره؟در مورد ماهانم بگم كه من اصلا صداشو دوست ندارم و هومن حرف نو اوري رو ميزنه و ميگه كه من و ماهان با هم شروعش كرديم ولي بايد بدونه عده ي زيادي تو همين ايران خودمون خيلي وقته شروعش كردن و ماهان انگشت كوچيكشون هم نميشه و اصلا جنس صداش به نظرم قشنگ نيست فقط بلده بخونه....اونم با تمرين ياد گرفته...ملت تا ميبينن يكي فرياد ميزنه فكر ميكنن ديگه شاهكاره در صورتي كه اون نتاي پايينو اون جاهايي كه ماهان تو اهنگ خاكستري خيلي شلخته و درهم اجراشون كرد از اون فرياد هايي كه زد سخت تر بود...شايد خيلي ها با من مخالف باشن ...نميدونم شايد حق هم دارن ...شايد من زياد تو گذشته ها غرقم و چيز جديد رو نمي پذيرم...اينم شايد به خاطر اينه كه ما تو گذشته تو موسيقي حرفي واسه گفتن داشتيم ولي يه فاصله ي بزرگ وسطش باعث شد سطح كارا بياد پايينو ما هنوز به اون اوج برنگشتيم...درسته ماهان سرمستو خوب خوند ولي خوندن خاكستريو من نميدونم چي بگم...ميخواد سنت شكني بكنه ولي اصلا اصل ماجراي موسيقي پاپ ايرانو نميدونه كه ميخواد حالا سنت شكني كنه...من پارسال ارغوان رو هم دلم نميخواست بياد بالا ولي اون جنس صداي لطيفو قشنگي داشت ولي ماهان رو اصلا دوس ندارم ...تازه امشب يه حرفي زد كه بيشتر بدم اومد برگشت گفت شهرزاد خطرناك شده...واقعا اين حرفا تو مسابقه اي كه واسه هنره ...هنري كه از دل مياد غيراخلاقيه...شهرزادو بي نهايت دوس دارم به خاطر پيشرفتش صداي باز و رساش كه مطمئنم بهتر هم ميتونه بشه و به خاطر چهره ي شيرينش كه بابام بهش ميگه عاروسك گل(به مازندراني ميشه موش عروسك)و واقعا مثل موش كوچولو و نازه...آوا رو خيلي خيلي دوس دارم به خاطر صداي قوي و خاصش و اون كلاس و شخصيت جالبش و اين كه كلمات انگليسي كم به كار ميبره...و دوس دارم  اگه بشه اوا اول شه....البته اگه مهران هم اول شه خوشحال ميشم چون صداي بي نهايت زيبا و قوي اي داره...امير صداش واقعا قشنگه و حرص ميخورم ميبينم اين هفته جز 4 نفر اخر بود ولي يه كم كنترل صداشو نداره و تحريراشو تميز نميره...وشيما هم صداي عالي و بي نقصي داره ولي مونده تا ياد بگيره كنترلش كنه و اجراي كوچه با صداي شيما محشر بود و منو هم به گريه انداخت مخصوصا كه اين اهنگ داريوش يكي از بهترين پر معناترين و...احساسي ترين اهنگاي قديمي و ساخته هاي بابك بياته....ارمين هم كه ديگه عالي بود و من واقعا نميدونم چي شد كه راي نياورد من كه بهش راي دادم ...به هر حال اميدوارم مردم به خودشون بيان وراي دادن به اوشو كنار بذارن و به يه صداي خوب و عالي راي بدن...جريان پارسال بازم تكرار شد و بهترينا رفتن ...تو فينال پارسال جاي سارا خالي بود و جاي كسري زيادي واسش گنده بود...فريبرزم كه ديگه بايد ميرفت...اصلا از اولشم جاش اين جا نبود...اولش دلم نميخواست اينا رو بگم  كه همه بگن اصلا تو چي ميدوني كه نظر ميدي ولي وقتي يه عده به خودشون اجازه ميدن اين همه راي به اجرايي كه بيشتر شبيه نوحه خوني بود تا موسيقي پاپ راي بدن منم به خودم اين اجازه رو ميدم حد اقل تو وبلاگ خودم نظرمو بگم...البته خدا رو چه ديدين شايد هفته ي بعد اوش خوب بخونه اگه خوب خوند كه خوش به حالش و من هم خوشحال ميشم ...ولي فكر نميكنم چون اين صدا صدا بشو نيست...هر كي اينو داره ميخونه تو رو خدا رو فكر و درست و حسابي راي بده هم وطن

 

دوستون دارم...

دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی...میدونم منو از یاد میبری ....بهونه ی نفس کشیدنم تویی...دوست دارم تو قلب من فقط تویییییییییییییییییییییییییییییییییی.... عاشقققققققققققققققققق این اهنگم افراطییییییییییییی....تقدیم به همه ی دوستاییییییییییییییییییی گل پیششششششششششششششششش بابلللللللللللللللل و جاهای دیگه :)

 

بعضی اهنگا بد جور به دل میشیننا...

جدی نگیرید...

داشتم به قاصدك نگاه ميكردم كه اولين چيزي كه اومد تو ذهنم اون بود....نه داشتم به اون فكر ميكردم كه اولين چيزي كه اومد جلوي چشام قاصدك بود...گرفتمش تو دستم و سعي كردم گوششو ميون اون همه دست و پاي دراز و بي رنگ و براق پيدا كنم ...بعد اروم زمزمه كردم برو بهش بگو...نه هيچ چي بهش نگو...برو فقط بوسش كن...محكم...از اون بوس هاي ابدار...بعد فوتش كردم رفت....يه كم ترديد داشت كه بره يا نه اولش گير كرد به بند لباس هاي خيس ....يه كم روش موند....فكر كردم لابد داره ميگه مطمئني ؟واقعا برم اين كارو بكنم؟با سر تاييد كردم و دوباره فوتش كردم....اين بار فوتم محكم تر بود...رفت و دور شد....

 

پ.ن 1:فكر كردم خوبه اين خاطره رو تو وبلاگم بنويسم....اونم بياد اين خاطره رو بخونه و فرداش بهم بگه :قاصدك رسيد ممنون!

 

پ.ن2:فكرشو بكن جان من:)

ماجرا های شیرین و ژیگول خان

یه ایمیل از ژیگول خان به شیرین رسیده...مفید و مختصره و بسیار گویا...شیرین جان حال نداشت خودش چیزی بنویسه ...من این مسئولیت خطیر رو به عهده گرفتم...و اما متن ایمیل ژیگول خان:

 ?bebakhshid u

راديو جوون

ديشب بعد از مدت ها قهر با راديو جوان دوباره رفتم سراغش...يه برنامه اي داشت به نام  اين جا شب نيست...در مورد موسيقي بود...نميدونم هميشه در مورد موسيقيه يا ديشب اين طور بود...بيشتر هم در مورد موسيقي سنتي ايران بود...يه مهمون داشت كه خودش نوازنده ي تار بود فك كنم صداش كه جوون بود...املاي اسمشو بلد نيستم نمينويسم تا ضايع نشم...خلاصه كلي حرف زدن....ولي چيزي كه برام جالب بود اين بود كه اونا همش ميخواستن با كوبيدن پاپ موسيقي سنتي رو  بالا ببرن...اونا كه منظورم يه سري از مهموناشون هست...مشكلشون ميدونين چيه؟درك نميكنن نسل ما رو...مني كه سال هاست اين موسيقي پاپ رو حالا ضعيف يا قوي به خوردم دادن نميتونم قبول كنم كه يه روزه ديگه پاپ گوش ندم و برم تو نخ سنتي...يكي از مهموناشون كه مثل اين كه تو ارشاد كاره اي بود و اسمشو يادم نيس همش سعي داشت بگه پاپ موسيقي خوبي نيست يعني من اين طوري برداشت كردم...اونا  به جاي اين كه با يه فرهنگ سازي درست كاري بكنن كه ما ذره ذره باور كنيم كه موسيقي ايراني يكي از بهترين موسيقي هاي دنياس و گوش ما ايراني ها هم بد جور باهاش جوره ميخوان با خراب كردن يه سبك ديگه موسيقي سنتي رو رونق بدن...ولي كاش بفهمن اين راهش نيست...اره به جنگ ساسي مانكن رفتن و كنار زدن اين اهنگاي مسخره ي امروزي كه هيچ احساس شرم نميكنم كه بگم مسخره ان و خواننده و اهنگساز و ترانه سرا(البته دلم نمياد اسم   ترانه سرا رو اين جا به كار ببرم چون واقعا برازندشون نيس)معلوم نيس پيش خودشون چي فكر كردن...من مخالف شادي و بزن برقص نيستم اتفاقا صف اول رقاصا توي مهموني ها خودم وايسادم ولي واقعا اين يعني چي:دوست دختر من موهاش بلونده گريه ميكنه اين خرس گنده...واقعا طرف از خجالت اب نميشه اينا رو ميخونه؟داشتم ميگفتم به جنگ ساسي مانكن رفتن اسونه ولي به جنگ داريوش رفتن نه...به همون اندازه كه با موسيقي سنتي حال ميكنم اهنگاي شاهكار داريوش هم تو ذهنمه...اهنگاي شاهكار گوگوش هم تو گوشمه...يا اصلا همين حامي خودمون...اهنگاي حامي رو هم دوس دارم...به جنگ اينا نبايد رفت بايد تو گوش مني كه عاشق موسيقي پاپ هستم يه جايي هم واسه موسيقي سنتي باز كرد واين خيلي كار سختي نيست...به نسل چهارمي ها خيلي انتقاد ميكنن ولي من كه خودم نسل چهارمي ام با يه سري نسل چهارمي ديگه كه دوستامن خيلي برميگرديم به گذشته ها ...به گذشته هايي كه توش حضور نداشتم...من تنم ميلرزه با صداي استاد شجريان...اون جا كه ميگه ببار اي باران ببار...من كه نسل چهارمي ام دلم ميلرزه با مرا ببوس و همش زير لب زمزمش ميكنم...تربيت گوش موسيقي ما نسل چهارمي ها سخت نيست...ما به موسيقي خودمون ارادت نداريم؟شما چه كردين كه داشته باشيم؟خيلي كارتون درسته؟يه شبكه بزنين صبح تا شب اهنگ قديمي و سنتي پخش كنين...خيلي حرف زدم...راستي وسط برنامه هم با رضا يزداني مصاحبه ي تلفني كردن...حرفاي خيلي قشنگي زد...گفت كه تو موسيقي سنتي ابتكار كمه و اين موسيقي مدام تكرار ميشه...گفت كه مردم بايد بدونن تو هر شرايطي چه موسيقي گوش بدن...مثلا بدونن تو خلوت تو ماشين تو مهموني چي گوش بدن يعني فكر كنم منظورش اين بود كه همه چيزي گوش بدن ولي به جاش...گفت كه ما خواننده ها ي ايراني تصوير نداريم  اگه يه كانال بزنن فقط واسه كليپ هاي داخلي ها (تازه بيچاره گفت اونم مثل  البومامون مجوزي باشه ) در لوس انجلس و اينا تخته ميشه...خيلي دوستش داشتم حالا بيشتر دوستش دارم...راستي رضا يزداني كلمه ي نوستالژيك رو بسيار زيبا ميگه (بابا لهجه:) )دوتا از اهنگاش هم پخش كردن ...شمال و خليج فارس....برنامه ي خوبي بود...البته بماند كه گوينده ي محترم بسيار سوتي تشريف داشتن و به كپي رايت گفتن كپي پيست...از اين سوتي ها قبلا نداشتيم تو راديو جوان...راديو جوان وقتي فرشيد منافي بود راديو جوان بود...وقتي جووني ازاد و پارازيت بود راديو جوان بود...نه حالا كه ريا و دروغ و ادا در اوردن تو اين راديو هم باب شده مثل tv عزت جون...من كه از 88 به بعد ديگه راديو جوان رو دنبال نكردم...راستي از مردم خواسته بودن بگن اهنگ سنتي كه دوس دارن و از برن رو نام ببرن يه دختر خانمي زنگ زد و گفت تفنگت را زمين بگذار..همون زبان اتش بود منظورش (البته فكر كنم)ولي به نظرتون عجيب نيس كه صداشو پخش كردن؟

یه نی نی 1 ساله

یه چیزی بگم؟

چند وقتیه وبلاگ جونم یه ساله شده...

تولدش مبارک...

...

خداي خوبم اين قدر از اونايي كه فكر ميكنن از من دوري و من نميشناسمت دور نشو...

هر چي ازشون دور تر ميشي بي رحم تر ميشن...

تموم شد

بالاخره تموم شد...نهايي رو ميگم...اه اصلا ازادي رو باور ندارم...ازادييييييييييييييييييييييي...

زياد تو اين پست حرفي نميخوام بزنم...فقط يه چيزي ...شروع امتحانا رفتم جدايي نادر از سيمين ديدم كه توپ بود...فكر كنم كه تا الان همه ديده باشن...واقعا عالي بودو عاشق بازي ساره بيات شدم...يعني همه خوب بودن ولي ساره بيات يه چيز ديگه بود...اخر امتحانا هم كه امروز باشه رفتم مرهم  ديدم كه اونم حرف نداشت...وايييييييييي  اين طناز طباطبايي هم واسه خودش گلي كاشت تو مرهم...عاشق دوتا مادر بزرگاي خوشگل شدم...اگه نديدين برين حتما مرهم رو ببينين خيلي احساساتي ميشين...يعني اصلا حرف زدناي اين نوه ها و مادر بزرگا ميره وسط قلبتون ميشينه...برين ببينين كه معلوم نيست سينماي ايران چند تا فيلم خوب ديگه  داشته باشه با اين اوضاع خيلي خوب توجه اقايون به هنر...البته فعلا كه اوضاع سينما بد نيست...فيلماي خوبي ديديم اين اواخر....حرف بسه...شاد باشين...ايشالله همه تابستون خوبي داشته باشين...

...

چو ناكس به ده كدخدايي كند  كشاورز بايد گدايي كند...

                      

 

ادبيات

ادبيات رو خراب كردم...اينم از اثار بيدار موندن شب امتحان...توصيه ميكنم حتي اگه چند درس هم نخوندين ساعت 11 ديگه درسو تموم كنين و بذارين كنار...اگه خيلي خوب و منصف تصحيح كنن 19 ميشم...فكر كن امتحان نهايي خودت توش 1 نمره غلط پيدا كني...ديگه چند ميشي خدا ميدونه...تازه واسه كسي كه اين همه ادعاي ادبيات هم داره...اصلا به من چه؟كتاب ادبياتمون و امتحانامون واقعا چرته...اه ...يه شعر از فريدون مشيري و اخوان و سهراب  نميبيني...شاملو و فروغ كه ديگه اصلا فكر نكنم تو تاريخ ادبياتي اموزش و پرورش انقلاب جايي داشته باشن...اون وقت  علي معلم داريم...فاطمه راكعي داريم...چه ميدونم ...نميخوام بهشون توهين كنم ولي دربرابر شاعر هاي بزرگ ما  هيچ نيستن...خداييش علي معلم انگار خودشو ميكشه ارايه ي ادبي بگه...ولي شعر قيصر امين پور رو دوست داشتم...قشنگ بود...شعر عليرضا قزوه هم خوب بود...يه حس خاصي داشت...من عاشق شعرم...عاشق شعر...تو شاعر ها هم عاشق فروغ و شاملو  ام....

خلاصه فقط خواستم بگم شاملو جان تا امثال علي معلم هستن شما ديگه تو كتاب ادبيات ما جايي نداري...زيادناراحت هم نباش...جاي شما و شعراتون تو قلب و انديشه ي ماست...كتاب ادبياتمون يه گوشه افتاده و خاك ميخوره و بعد از كنكور هم ميره تو سطل اشغال...ولي كتاب شعر تو و فروغ هميشه روي تخته و يه ادم بازيگوش و عشق tvواينترنت  با اونا اروم ميگيره...خدا بيامرزه همه ي شاعرها و نويسنده هايي كه ابروي ادب ايران هستن...راستي من اين روزا چه قدر پست ميذارم...مثلا امتحان دارم...واي بر حال هرچه تنبل است...

بازم نهايي...

امروز امتحان رياضي داشتيم…رياضي نهايي…خداييش نميتونم هيچ غري بزنم…سوال ها اسون بود…يعني نميدونم اسون بود يا نه فقط ميدونم شبيه كتاب بود…خيلي شبيه كتاب بود…منم كه اصلا جزوه ها رو نخوندم فقط كتابو خوردم…چون يه حسي بهم ميگفت چون كتاب عوض شده عين كتاب ميارن…حرفايي كه اين جا ميزنم رو نه مسئول اموزش و پرورش ميخونه…نه معلم ها …نه رييس مجلس …نه رييس جمهور…من اين جا فقط يه سري غر نسل چهارمي ميزنم واسه دل خودم و دوستام…حالا غر امروزم اينه كه ما امتحان رياضي داشتيم ولي  چركنويس نداشتيم…يعني بهمون ندادن…بايد از همون برگه ي  پاسخ نامه استفاده ميكرديم…وقتي  هم كه گفتيم  بذارين از برگه ي سوال استفاده كنيم گفتن نه…تقلب حساب ميشه…اين موضوع احمقانه و مشكل خنده دار رو ما به كي بگيم؟امتحان و سراسري كشور و از اين مشكلات؟خجالت داره واقعا…يادتونه يه شعر واسه نهايي گفته بودم…يه دوستي دارم به نام منا…كارش خيلي درسته…شعر ميگه خفن…اينترنتش خرابه نميتونه كامنت بذاره من اين جا شعرشو مينويسم …چون خيلي شعرش قشنگه…ادامه ي همون شعر منه و خداروشكر وزن شعرمو رعايت كرده…شما اگه ميخواين ادامه بدين از مال منا ادامه بدين...

زند قلب من ضربه هاي نهايي

چو ايد به گوشم نداي نهايي

بخشكد همه قشر مغزم به يكدم

چو يادش بيفتم چه بسيار و گر كم

كنم هر نفس شكوه از غربت خود

خورم هر نفس چوب از غفلت خود

كه لعنت به من باد امروز و فردا

كه درسي نخواندم دريغا و دردا

چو شعرم بخواندي ببر پندي از ان

كه چون من نماني چو خر در گل اينسان!

 

منا جان ايشالله هميشه موفق باشي...

شيرين بانو عاشقانه ميگويد...

 يه جايي توي چشماته كه عكس صورتم اونجاس

توي چشماي باروني ات هنوز تصوير من پيداس

شبايي كه تو گريوني پر از اشكه دو تا چشمات

چه بهتر ميشه عكسو ديد غبارو ميشورن اشكات

شبايي كه تو بيداري به يادم اشك ميريزي

اگه هنوز شبايي هست كه از عشقم تو لبريزي

بيا برگرد كه اين خونه هواي عشقو كم داره

نفس هام خالي از عشقه نگاهم بي تو غم داره

بيا برگرد كه از عطرت پر از احساس زيبا شم

بيا برگرد شايد بازم تو قلب پاك تو جا شم

بيا شب هام پر از درده زمستونه هوا سرده

كه بي تو شك دارم ديگه بهار به اين جا برگرده

 

عاشق نشدما...همين جوري امشب عشقولانه شديم...حالا هي گير بدينا...حتي اگه يه نفر بياد   بگه عاشق شديو اين حرفا ايتي زمه ونه كتاره(اصالتمان را به رخ ميكشيم:-) )خلاصه ديگه...دارم تمرين عاشقانه نويسي ميكنم...مسخرم نكنينا...

 

راستي شيرين بانو چطوره؟بهم مياد؟

امتحان نهایی

من شاعر نيستم...يعني كلا بخوام شعر بگم زور ميزنم اساسي...مخصوصا اگه عاشقانه هم باشه...من اصلا استعداد عاشقانه نوشتن هم ندارم...يه ترانه ي عاشقانه گفتم با اجازتون چند وقت پيش...هر كي خوند جلو من تعريف كرد ولي مطمئنم تو دلش گفت اين دختره اين كاره نيس...خلاصه همه ي اين روده درازي ها رو كردم كه بگم يه شعري گفتم...حالا همچين هم شعر نيستا...يه دفعه اي شد...همين جوري خودش اومد...ولي نتونستم ادامش بدم...ميذارمش اين جا شما بياين بخونين ادامش بدين...سعي كنين مثل من بيتاتون بي وزن و قافيه نباشه...يعني مثل اينايي كه من گفتم ضعيف نباشه...وسواس به خرج بدين كه يه چيز توپ از بچه هاي سوم دبيرستان سال ۹۰بمونه...يعني اونايي كه تو ۹۰ نهايي دارن...البته يه چيز بگما بچه هايي كه سوم نيستن هم ميتونن بگن...اشكالي نداره...اههههههههههه...چه قدر حرف زدم...

رياضي و زيست و فيزيك است و شيمي

اگر خوانده باشي نداري تو بيمي

وليكن اگر مثل ما تنبل هستي

به فرقت تو بايد بكوبي دودستي

در اين روز ها هر كسي ميزند خر

نگر اين چنين من شدم خاك بر سر

كه هر كس كه بود هر زمان فكر شادي

از امسال خر ميزند او زيادي...

ادامه با شما...

راستي بچه هاي سوم با نهايي چطورين؟:-(

 

هفته ي معلم به همه ي معلم ها و روز سمپاد رو هم به همه ي سمپادي ها تبريك ميگم